سومین جلسه کارگاه مسئله شناسی معنویت پژوهی
ارسال شده در تاریخ :
استاد ارائه دهنده: دکتر احمد شاکرنژاد (عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی)
✅کارگاه مسئله شناسی معنویت پژوهی
✅پژوهشکده اخلاق و معنویت ذیل پروژه مشق اخلاق برگزار کرد:
✅استاد: دکتر احمد شاکرنژاد
✅از رادیو پژوهش بشنوید
✅زمان: دوشنبه 1399/12/18
✅دوره به صورت مجازی برگزار گردید.
احمد شاکرنژاد تشریح کرد:
استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ضمن تشریح مسائل معنویتپژوهی از دریچه منابع، اظهار کرد: در حوزه معنویت نیازمند استدلال هستیم و معقولیت گزارههای ما با علم روز و توجه به جهان پیرامونی اهمیت پیدا میکند، لذا باید علم را در حوزه معنویتپژوهی مورد توجه قرار دهیم.
به گزارش خبرنگار ایکنا؛ کارگاه «مسائل معنویتپژوهی از دریچه منابع» امروز دوشنبه ۱۸ اسفندماه با سخنرانی احمد شاکرنژاد، استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد. در ادامه متن سخنان وی را میخوانید:
سؤال اولی که در این کارگاه میتوان مطرح کرد، این است که چرا اساساً بحث معنویت مطرح شده است؟ در پاسخ باید گفت اگر در گذشته اخلاق، عرفان یا اخلاق عرفانی مطرح بود، اما به چند علت جامعهشناختی و روانشناختی در فرهنگ عمومی جامعه چند تغییر اتفاق افتاده که باعث شده مردم توجه بیشتری به بحث معنویت داشته باشند. در جهان غرب نیز از دهه شصت و در پانزده بیست سال اخیر در ایران مطالعات زیادی در این زمینه انجام شده است.
اگر قبلاً از عرفان عملی سخن گفته میشد، برای نخبگان بود یا اگر برای عامه مردم بود، منفک از دینداری نبوده است. ما در حوزه معنویت نیازمند استدلال هستیم و معقولیت گزارههای ما با علم روز و توجه به جهان پیرامونی اهمیت پیدا میکند، لذا باید علم را در حوزه معنویتپژوهی مورد توجه قرار دهیم. این مقوله بسیار رواج پیدا کرده و پژوهشگران نیز به دلیل مطالبه عمومی در این زمینه مشغول پژوهش شدهاند.
سؤالی که وجود دارد، این است که اگر خواستیم مسائل معنویتپژوهی را پیدا کنیم، چه مکانیزمی برای کشف این مسائل میتوانیم اتخاذ کنیم؟ البته باید بین دو نوع معنویتپژوهی تفاوت قائل شویم. یک دسته افرادی هستند که درباره معنویتگرایی جدید به پژوهش مشغول هستند که با یکی از پارادایمهای مطالعاتی و سبکی خاص به پژوهش مشغولند که البته گاهی نگاهی نقادانه، توصیفی یا انتقادی دارند. این سنت در غرب رواج پیدا کرده و دیندارها نیز علاقهمند هستند در این زمینه تحقیق کنند. در ایران کتابی همانند «آفتاب و سایهها» اثر آقای محمدتقی فعالی در این زمینه نوشته که جنبه توصیفی دارد. کتاب «معنویت و دین» نوشته دکتر احمد غفاری که به معنویت و عقلانیت ملکیان پرداخته است، جنبه تحلیلی دارد.
برخی از کتابها نیز دنبال تحلیل از زاویه دینی و الهیاتی نیستند، بلکه کار جامعهشناختی و مطالعات ادیانی انجام میدهند و در واقع دنبال تبیین هستند که از جمله آنها کارهای جیمز لویس و کتابی همانند «جنبشهای نوین دینی» اثر برایان ویلسون در جهان غرب است. در ایران نیز کارهایی همانند «معنویت در شب» اثر بهزاد حمیدیه «معنویت بی سامان» نوشته خانم دکتر رمضانی و «زندگی زمینی و راز آسمانی» از وحید سهرابیفر، بر اساس این سیر مطالعاتی نگاشته شدهاند. خود بنده نیز کتابی با عنوان «معنویتگرایی جدید» نوشتهام که به دنبال تحلیل این پدیده بر اساس این سیر مطالعاتی بودهام و البته نگاهی انتقادی نیز به این پدیده داشتهام.
نکته دیگر اینکه مجموعه مقالاتی که نویسندگان ایرانی در زمینه معنویت نوظهور نوشتهاند نیز وجود دارند که از جمله آنها مجموعه مقالات همایش «معنویتگرایی در جهان معاصر» برای همایش شیخ طوسی در مشهد است. همچنین «جنبشهای معنوی و دینی» از محمدحسین کیانی و «مجموعه مقالات پیامبر اسلام، عرفان و معنویت نو» در دو جلد آماده شده است. همایشی هم با عنوان «معنویتهای نوظهور» از سوی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد که آثار آن برای این سنت مطالعاتی میتوانند مفید واقع شوند.
کسانیکه دارای روش تبیینی هستند، عدهای به تبارشناسی تاریخی، گونهشناسی، بررسی مبانی و لوازم و پیامدها پرداختهاند، اما پژوهشهای نقادانه دستهای بروندینی هستند که یا جامعهشناسانه یا روانشناسانه هستند. عدهای دیگر از دریچه فلسفی یا تاریخی به بررسی معنویتپژوهی پرداختهاند، اما آنها که علقه دینی دارند یا به نقد مبانی و اصول یا به نقد پیامدها پرداختهاند. البته در این کارها تداخلهای زیادی هم وجود دارد.
برخی پژوهشها نیز کاری به معنویت نوظهور ندارند، بلکه مسئله آنها معنویت دینی است. درباره تقسیمبندی از حوزههای مختلف پژوهشی در معنویتپژوهی باید بگویم وقتی سخن از آن به میان میآوریم، گاهی درباره علم معنویت سخن میگویم، چراکه ادعا کردهایم علمی به نام معنویت و رئوس ثمانیه همانند سایر علوم دارد، اما واقعیت این است که درباره معنویت چنین ادعایی را مطرح کنیم، هرچند عدهای ادعا کردهاند چنین علمی داریم یا باید داشته باشیم، اما عدهای نیز هستند که میگویند علمی به نام معنویت نداریم، اما مطالعات معنویت به سه معنا داریم.
معنای اول اینکه عدهای از شاخههای مختلف علوم به موضوع معنویت علاقهمند شده و مسائل آن را کشف کردهاند و ذیل شاخه علمی خود به پژوهش درباره معنویت مشغول هستند؛ مثلاً افرادی در حوزه روانشناسی مشغول بودهاند و ذیل آن، روانشناسی معنویت یا برخی جامعهشناسی معنویت درست کرده و به تحقیق در این زمینه پرداختهاند. در زمینه علوم دینی نیز میتوان چنین ادعایی را مطرح کرد و مثلاً گفت در ذیل علم کلام، شاخه کلام معنوی نیز وجود دارد. جدیداً کتابی با عنوان «نقش مربی در تربیت اخلاقی و معنوی » نوشته شده یا کتاب «نظریه معنویت در قرآن» از محمدمسعود سعیدی، و «شاخصهها و نماگرهای معنویت اصیل اسلام» اثر بهزاد حمیدیه با این رویکرد نوشته شدهاند.
سؤالات دیگری که وجود دارد این است که اساساً چرا دنبال معنویت اسلامی هستیم و چرا بیست سال پیش کسی دنبال معنویت اسلامی نبود؟ و آیا کسی مدلسازی سیر و سلوکی برای آن انجام داده است یا خیر؟ خود بنده درس روش تحقیق را به میزان زیادی تدریس کردهام، اما متأسفانه در نهایت کسی یاد نمیگیرد که باید چه کاری انجام دهیم، چراکه تحقیق کردن یک مهارت است و مهارت را باید در کنار کسی که کاربلد است، یاد گرفت. در سنت، شاگرد کنار دست استاد نشسته و یاد میگرفته است و غربیها به خوبی از این روش استفاده کردهاند تا از دوران دانشآموزی یاد بگیرند که چگونه باید تحقیق کنند.
اما میتوان راهکاری پیدا کرد که بر اساس آن راهکار، کتابها و منابع را به گونهای استفاده کنیم که راه تحقیق را به ما یاد دهد. یک قاری قرآن را در نظر بگیرید که سالهای سال از اساتید دیگر تقلید کرده تا در نهایت خودش تبدیل به یک استاد شده است. وی در این تقلید سعی کرده تمام ظرایف آن استاد را اجرا کند و لذا بعد از مدتی تبدیل به استاد شده و حتی خلاقیتهایی را نیز از خودش بروز داده است. آن قاری نمیتواند دکمه ضبط را زده و شروع به لبخوانی کند و دیگران الله و اکبر بگویند و وی را تشویق کنند، اما در حوزه پژوهش افراد میتوانند جملات دیگران را کپی کرده و بعضاً دستکاری کنند و کسی متوجه نشود، اما در روش تحقیق نمیتواند اقدام به چنین کاری کرد.
اساساً ملاک نوآوری در پژوهش، پیشینه تحقیق است و بر اساس پژوهشهای دیگران میتوانیم خودمان پژوهشی را تولید کنیم. این سرقت علمی محسوب نمیشود که از محتواهای دیگران با ذکر منبع استفاده کنیم، بلکه سرقت علمی همانند کار آن قاری قرآن است که لبخوانی کرده و قرائت دیگران را به نام خودش معرفی کند. دسته دیگر مربوط به تحقیق کردن روی تحقیقات موجود همانند کشف مبانی و ادله آن نظریهها یا رد آنها، کشف منابع جدید برای یک نظریه و اخذ و اقتباس از آنها برای مسائل کاربردی یا تحلیل آثار دیگر برای بررسی پیامدهای تاریخی، جامعهشناسی و روانشناسی آن است.
بنده معتقدم این پژوهشها را در علوم مستقر همانند کلام، فقه و فلسفه به راحتی میتوان انجام داد، اما در معنویتپژوهی که سنت مطالعاتی جدیدی است و مخصوصاً در ایران که قرار است مهندسی معکوس انجام شود، کار سختتر است. درباره اینکه چه کارهایی میتوان انجام داد، باید گفت که میتوانیم تغییر قلمرو در یک پژوهش انجام دهیم و منابع، سؤال، روش بررسی یا موضع آن را تغییر دهیم یا اینکه چند پایاننامه آورده و شباهتها و تفاوتهای آنها را بررسی کنیم.
برخی کارها را در سطح دکتری نیز میتوانیم انجام دهیم که مواردی همانند مطالعات فراترکیبی، مطالعات بینرشتهای، تحلیل گفتمان و معناشناختی هستند. با خواندن همین مطالعات در حوزه معنویت میتوانیم الهام گرفته و بدون اینکه مرتکب سرقت علمی شویم، به انجام پژوهشهای اصلی اقدام کنیم. برخی کتابها نیز بین الهیات معنوی و روانشناسی پل زدهاند. از این سنت بسیار زیاد وجود دارد و خود بنده نیز در مقالهای به بررسی دغدغهای معنویت در جهان مسیحی و اسلام پرداختهام.
مقام معظم رهبری در جایی به تعریف معنویت پرداخته و گفتهاند معنویت به معنای دینداری زنده، پویا و غیر قشری است که متفاوت از عرفان در متن زندگی اجتماعی شناخته میشود و دغدغههای اجتماعی، تاریخی و تمدنی دارد که شامل عدالت، مبارزه با مادیگرایی، پذیرش مسئولیت و تمدنسازی است و به چالشهای جهان اسلام و مدرنیته توجه ویژه دارد و برخی از مؤلفهها آن نیز عقلانیت دینی، استکبارستیزی و توجه همزمان به معیشت و معنویت است.
گفتمانی که در مقابل این گفتمان در حال شکلگیری است، گفتمان لیبرال است که نماینده اصلی آن ملکیان است که معنویت را زندگی امن و در آرامش میداند. برخی از پژوهشها هم از سرمنشأهای این گفتمان همانند مقام معظم رهبری، امام خمینی(ره) و شهید مطهری، نقل قولهایی آوردهاند و تبیینی مفهومی از معنویت این بزرگواران ارائه دادهاند. مقالهای از کریم مهری با «عنوان تدوین مدل نظری از معنویت بر اساس بیانات مقام معظم رهبری» وجود دارد که میتوانید از آن الهام گرفته و مقاله یا پایاننامه خود را بنویسید. قطعاً محتوای آن به درد دانشپژوهان نمیخورد، اما میتوان از موضوع و عنوان پایان نامه استفاده کرد یا دکتر محمدجواد رودگر نیز کتابی در زمینه معنویت دارند که میتوان از آن بهره گرفت. مجموعه مقالات در حوزه معنویت نیز به میزان زیادی به تحقیق در این زمینه کمک خواهد کرد.
انتهای پیام
انتهای پیام